کد مطلب:212782 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:39

حالات طبیعی آدمی
حالت های مختلف انسان از قبیل میل به طعام و خواب بسیار قابل دقت است. اگر



[ صفحه 347]



حالت گرسنگی نبود، انسان غذا نمی خورد؛ و نیز اگر خواب و استراحت نبود، به تدریج ضعف عارض می شد و انسان از پا درمی آمد.

پس فكر كن چگونه ذات احدیت در طبیعت آدمی قوه ای قرار داده كه او را وادار می كند تا احتیاجات زندگی خود را برطرف نماید. ببین كه انسان چطور با اشتها غذا می خورد و چگونه آن را می بلعد و وارد معده می كند.

سپس آن قدر غذا در معده می ماند تا هضم شود، بعد از آن، قسمتی كه برای بدن فایده دارد به تمام بدن پخش می گردد، و آن چه زیادی است از راه های مخصوص خارج می شود. اگر درباه هر یك از این امور دقت كافی كنی متوجه می شوی كه در هر یك حكمتی به كار رفته و هر گاه كوچك ترین خللی در آن وارد شود اساس زندگی انسان به هم می خورد. اگر حالت گرسنگی در آدمی پیدا نمی شد و در انسان حالتی نبود او را ناچار به غذا خوردن نماید در بسیاری از اوقات در خوردن غذا مسامحه می كرد تا بدنش تحلیل می رفت. چنانكه دیده می شود گاهی انسان برای رفع مرض محتاج به دارویی می شود و بقدری در خوردن آن مسامحه تا او را به هلاكت می كشاند.

اگر قوه ای نبود كه غذا را به طرف معده بكشد، انسان به چه وسیله می توانست غذا را وارد معده كند؟

اگر قوه ای نبود كه غذا را در خود نگاه دارد، چگونه هضم غذا، كه زندگی انسان بسته به آن است. ممكن می شد؟

و نیز اگر قوه ای نبود كه غذا را هضم كند، خوردن غذا برای انسان چه فایده ای داشت؟

و هرگاه قوه ای نبود كه فضولات را از بدن خارج سازد، انسان چه حالی پیدا می كرد؟ اگر در انسان حالتی نبود كه او را مجبور به خواب كند، ممكن بود از روی حرص بر كارهای زندگی آن قدر بیدار بماند كه همه قوای او تحلیل رود و او را به مرگ بكشاند! چه كسی این تدبیرها را كه از روی منتهای حكمت می باشد در بدن آدمی به كار برده است؟

بطور مثال، بدن همانند خانه سلطنتی می باشد كه هر یك از خدم و حشم وظیفه مخصوصی دارد و به انجام آن كمر بسته است. یكی احتیاجات آن را رفع می كند؛ دیگری آن چه از خارج وارد می شود دریافت و نگهداری می نماید، تا در موقع لازم سهم هر كدام از بدهد؛ یكی دیگر برای نظافت و برطرف كردن كثافت مأمور است. سلطان این خانه ذات خداوندی، و خدم و حشم او، اعضاء و جوارح می باشد كه برای هر كی وظیفه ای مقرر نموده است.



[ صفحه 348]